سرنوشت تلخ سیمای ملّی/جریان مشکوک در صداوسیما چیست؟
مهدی خاکنما
پخش سخنان اهانتبار یک فرد نسبت به بزرگان اهل سنت در برنامهای کم بیننده و زرد سیمای ملّی (مثل عمده برنامههای این رسانه) باعث برخورد جدّی با مسببان اهمالکاری و پخش این سخنان در برنامهی سیمای ملّی شد، تا جایی که فراتر از عزل مدیران خاطی، این گاف رسانهای ورود دستگاه قضایی و بازداشت افراد خاطی را در پی داشت، و صداوسیما آن را خطایی مشکوک خواند!
برخورد دستگاه قضایی با این اتفاق برایم تحسین برانگیز بود، امّا «نکتهای» در متن این ماجرا با یک «ایکاش» به ذهنم آمد تا چند خطی بنویسم.
نخست «یک نکته»؛ اینکه نباید فراموش کنیم آنچه در جمهوری اسلامی اولیتر از وحدت شیعه و سنّی است، وحدت شیعه و شیعه است، و دوّم «ایکاش» که قانونگذار مصادیق اهانت و وحدتشکنی های جریانی هم که تیشه به ریشه وحدت شیعه و شیعه میزند را پیشبینی میکرد، تا همانگونه که با جریان معارض با وحدت شیعه و سنی برخورد میشود، در کفهی عدالت با معارضان وحدت شیعه و شیعه نیز برخورد شود.
لذا آنگاه میدیدیم که چطور کشور در آرامش مسیر توسعه توأم با وحدت را پیش میگیرد، از مجلس نطقهای گوش خراش تند و سیاستزده برخی نمایندگان به گوش نمیرسید، و پدرخواندههای وحدتشکن چندین دوره در انتخابات وحدت جبهه شیعی و انقلابی را نمیشکستند…
ای بسا اگر چنین بود میدیدیم که صداوسیما هم زیر -سایهی- مدیرانی وابسته به این جریان ضد وحدت شیعه و شیعه به قعر تاریکی فرو نمیرفت، تا وحدت شیعه و سنی هم چون وحدت شیعه و شیعه، هدف این مغرضان قرار گیرد…
بله آقای مقام قضایی؛ مشکل چند مدیر غافل نیست؛ همان که صداوسیمای آقای جبلی گفت مشکل خطایی مشکوک است امّا ایشان نگفت کجای کار در سیمای ملّی میتواند محل خطای مشکوکی باشد. مثلاً مشکل نمیتواند دوگانه مشکوکی بنام جبلی-جلیلی بوده باشد که یک هفته از شاهکار مدیران منصوبشان علیه روابط ایران و سعودی نگذشته، حماسهای دیگر رقم زدند؟
شاید آنچه تا اینجا نگاشته شد، صرفاً تاختنی بیربط و مغرضانه بر سیمای ملّی و بهانهجویی های سیاسی بهنظر بیاید، امّا آیا نمیتوان دلایلی هم بر حدأقل کمی نافذ بودن شائبهی سیاسیکاری و پرهیز سیمای ملّی از اصل بیطرفی در صیانت از وحدت و انسجام ملّی بیان کرد؟
نگاهی بیاندازید به چند قلم انتصابات رئیس سیمای ملّی که خود نیز مدتی معاون رسانهای دبیر اسبق شورای عالی امنیّت ملّی بوده، قائم مقام وی برادر همان شخص [دبیر خاص شعام] است، مشاور عالی وی پسرخاله همان شخص است، معاون سیاسی سیما مسئول دفتر همان شخص بوده، مدیرکل برنامه های سیاسی سیما نماینده همان شخص در انتخابات ۱۴۰۰ بوده و… آیا با همین چند قلم انتصابات ریاست سیما، نمیتوان نتیجه گرفت که رسانه ملّی در دام تئوری «هزارفامیل» و «زیرسایهی» جریان خاص سیاسی قرار گرفته؟ لذا رسانهای با مدیران تا این حد وابسته چگونه میتواند اصل بیطرفی را در میان تنوعات سیاسی و اعتقادی کشور رعایت کند و مدعی وحدتآفرینی باشد در عینی که متهم به وابستگی به یکی از فعالترین گروه های سیاسی کشور است؟
روزی با رویکرد پوپولیستی نقاب عدالتخواهی و مردمی بودن به صورت میزند، بر شورای شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و امام جمعه محبوب تهران حاجعلیاکبری میتازد تا چند صباحی برای خود کف و سوت عناصر معلومالحال و اسماً عدالتخواه را بخرد. روزی نقاب از صورت برداشته، سیمای ضد مخاطب خودرا به رخ میکشد. با تعطیلی خُرده برنامه های پرمخاطب سیما آن هم در دوران بازارگرمی ماهوارهها و فضای مجازی، و بیرون راندن اندک چهره های محبوب مخاطبان، در کمال تعجب سیما را جولانگاه و تریبون چهره های مبتذل و پرحاشیهای نظیر محسن افشانی یا محمدرضا شهبازی و فحاشیهای سیاسی و دوقطبی آفرینیشان میکند! چقدر تلخ است این سراشیبی تندی که صداوسیما در آن مشغول سقوط است…
مرور سرنوشت تلخ صداوسیما، که روزی قرار بود انعکاسی آرمانهای نظام و حافظ مهمترین دستاورد انقلاب یعنی مردم و وحدتشان باشد، مارا به علتالعلل این سرنوشت تلخ و غمبار که سایر ارکان انقلاب را تهدید میکند میرساند؛ سایهی جریان سیاستزدهای که پی مطامع خود، بنای ستیز با «انسجام ملّی» دارد.
شاید بهترین نصیحت ممکن به این رسانه، پیام رهبر انقلاب به نشست افق تحول رسانه ملی باشد، پیامی کوتاه که چهار ماهی از آن میگذرد امّا سیمای ملّی هنوز در همان دور باطل است که بود:
جناب آقای جبلی
شما و این حضرات نقش بیبدیل رسانه و تبلیغ را در پیکارهای کنونی جهان-که بیش از همیشه است- میدانید.
امروز پیروزی یک طرف را توانایی او در گرفتن و رساندنِ پیام و روایت او از واقعیت، رقم میزند؛ بسیار پیش و بیش از آنکه ابزارهای نظامی وارد میدان شوند و در آن اثر بگذارند. ما در این عرصهی مهم باید دقت و تلاش و ابتکار خود را مضاعف کنیم. این پیام من به این همایش است.
سیدعلی حسینی خامنهای (حفظهما…)