روایت فتح در عصر آتش‌بس | هیئت تحریریه

روایت قتح در عصر آتش‌بس
هیئت تحریریه نشریه تحلیلی رسش

آتشی که برای مدتی شعله‌ور شد، اکنون شاید با دود یک آتش‌بس موقت پوشانده شده باشد. اما هیچ تحلیلگر واقع‌بینی گمان نمی‌کند که این پایان ماجراست. مبارزه‌ی ما با ذات تجاوزکار رژیم صهیونیستی تا محو کامل آن و با ماهیت استکباری آمریکا تا فروریختن هیمنه‌اش، یک نزاع تاریخی و ماهوی است که با یک یا چند درگیری نظامی خاتمه نمی‌یابد. با این حال، هر نبرد، یک تابلوی امتیازات دارد و در پایان این دور از مواجهه، با وجود تمام خسارات و زخم‌ها، ایران اسلامی است که با دستی پر، میدان را ترک کرده است.

معیار تعیین پیروز و مغلوب در یک جنگ پیچیده، شمارش تلفات یا میزان ویرانی‌ها نیست؛ بلکه سنجش میزان دستیابی طرفین به اهداف اعلامی و راهبردی‌شان است. از این منظر، کافی است اهداف جبهه‌ی مقابل را با نتایج امروز مقایسه کنیم. اسرائیل، با پشتیبانی کامل آمریکا، پا به میدانی گذاشت که هدفش نه یک ضربه‌ی محدود، که یک «فروپاشی کامل» بود: نابودی همزمان و یکپارچه‌ی توان هسته‌ای، ساختار نظامی، قدرت موشکی و در نهایت، ریشه‌کن کردن نظام جمهوری اسلامی. آن‌ها نه یک لبنانِ ضعیف‌شده، که یک سوریه‌ی ویران را در سر می‌پروراندند. اما امروز چه چیزی در دست دارند؟

اول؛ قدرت هسته‌ای ما پابرجاست. این دیگر ادعای ما نیست، بلکه اعتراف تحلیلگران ارشد غربی است که با صراحت می‌گویند توانمندی هسته‌ای ایران با اقدام نظامی از بین نمی‌رود. بله، خساراتی دیدیم، عمدتاً در حوزه‌ی اقتصادی و تلخ‌تر از آن، با شهادت جمعی از دانشمندان‌مان. اما این دو، زخم‌هایی هستند که التیام می‌یابند. جبران خسارت اقتصادی به زمان و همت ملی نیاز دارد که قابل دستیابی است، و جای خالی آن ستارگان شهید نیز به لطف وجود شاگردان برجسته‌ی همان مکتب، همین امروز پر شده است.

دوم؛ ساختار نظامی ما، پس از تحمل ضرباتی سنگین، در کمتر از ۱۲ ساعت به شکلی که کارشناسان غربی آن را «معجزه‌گون» توصیف کردند، بازیابی شد و امروز با تجربه‌ای گران‌سنگ، مستحکم‌تر از قبل ایستاده است.

سوم؛ قدرت موشکی ما، به عنوان ستون فقرات بازدارندگی، کاملاً محفوظ مانده است. نه دانش فنی، نه دانشمندان، نه زیرساخت تولید و نه انبارهای راهبردی ما آسیب جدی ندیدند. ما با به کارگیری تنها بخش کوچکی از این ذخایر عظیم، دو قدرت هسته‌ای جهان را وادار به التماس برای آتش‌بس کردیم. این یک دستاورد استراتژیک است که موازنه‌ی قدرت در منطقه را برای همیشه تغییر داد.

و چهارم، مهم‌تر از همه؛ نظام اسلامی. حملات وحشیانه‌ی نتانیاهو و حمایت‌های بی‌دریغ ترامپ، همچون یک شوک الکتریکی، انسجامی بی‌سابقه را در کالبد ملت ایران تزریق کرد. بسیاری از شکاف‌های سیاسی و اجتماعی که دشمن بر روی آن‌ها حساب باز کرده بود، در برابر تهدید خارجی ترمیم یافت و حتی بخشی از منتقدان را به صف حامیان امنیت ملی کشاند. اکنون زمان قدردانی از این وحدت و پاسداری از آن است. در سطح بین‌المللی نیز، جایگاه ایران به عنوان پرچمدار واقعی مبارزه با آپارتاید صهیونیستی و امپریالیسم آمریکایی، از یک ادعا به یک حقیقت میدانی و تثبیت‌شده تبدیل شد و نام ایران در جهان، قهرمان بلامنازع این نبرد تاریخی شد.

آن‌ها به هیچ‌یک از اهداف خود نرسیدند. ما نه سوریه شدیم و نه حتی لبنان. اما ما چطور؟ هدف ما تنبیه متجاوز بود و اسرائیل به شکلی بی‌سابقه در تاریخ جعلی خود، تنبیه شد. ما می‌خواستیم هیمنه و نخوت آمریکا را در هم بشکنیم و با حمله به بزرگترین پایگاهش در منطقه، این کار را کردیم. این حمله، یک پیام تاریخی برای تمام همسایگان و یک نمایش خیره‌کننده از اراده و قدرت اقدام ایران در صحنه‌ی جهانی بود.

در این میان، یک پیروزی بزرگ دیگر نیز به دست آمد. همگان منتظر بودند تا ایران برای بقا، به دامن قدرت‌های شرقی بیاویزد. اما تمام این موفقیت‌ها بدون کمک مستقیم روسیه و چین محقق شد. این یک احیای عملی و شکوهمند برای شعار بنیادین انقلاب بود: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». در ۴۶ سالگی انقلاب، این اصل دوباره در عمل جان گرفت و استقلال راهبردی ایران به رخ جهانیان کشیده شد.

و اما سند قطعی این پیروزی چیست؟ درخواست آتش‌بس. این ما نبودیم که خواهان توقف درگیری شدیم. این دو قدرت اتمی بودند که برای خاموش کردن آتش پیش‌قدم شدند و در منطق نبرد، کسی که آتش‌بس را طلب می‌کند، از ادامه‌ی جنگ ناتوان‌تر است.

اگر این آتش‌بس شکننده را نقض کنند چه؟ پاسخ روشن است. چون ما نه لبنان شده‌ایم و نه سوریه، قدرت پاسخگویی ما نیز پابرجاست. اگر باز هم بزنند، ضرباتی سخت‌تر و کوبنده‌تر خواهند خورد.

ایران اسلامی امروز بسیار قدرتمندتر از قبل از این جنگ است و اسرائیل و آمریکا، بسیار ضعیف‌تر. وظیفه‌ی ما در این برهه، روایت دقیق و هنرمندانه‌ی این پیروزی بزرگ است. نباید اجازه دهیم برخی موفقیت‌های تاکتیکی دشمن، دستاورد راهبردی و تاریخی جبهه‌ی مقاومت را در سایه قرار دهد. باید این فتح را هم برای تقویت روحیه‌ی دوستان و هم برای کوبیدن بر سر دشمنان، با صدای بلند روایت کنیم.